-
دوشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۰۳ ق.ظ
-
۲۹۹

آرامگاه یعقوب لیث صفاری، در روستای شاهآباد در ده کیلومتری دزفول، سمت راست جاده دزفول به شوشتر قرار دارد. در کنار این آرامگاه بازماندههای شهر گندی شاپور دیده میشود. گنبد بلند مضرس (دندانه دار) سفید رنگ و جلال عمارت بقعه از دور کاملا جلوهگر است. در اطراف بقعه، قبرستان وسیعی است که در آن وجود سنگ قبرهای قدیمی، نشانگرتاریخ کهن این بنا میباشد.
یعقوب لیث «رادمان پسر ماهک سیستانی»یکی از پادشاهان ایران و از دودمان صفاری بود که در سیستان حکومت میکرد و مرکز آن در زرنج بود که اکنون در افغانستان امروزی قرار دارد. از آنجایی که او یک مسگر بود، به «صفار» معروف شد. یعقوب لیث صفار نخستین کسی بود که زبان پارسی را ۲۰۰ سال پس از ورود اسلام به ایران، به عنوان زبان رسمی ایران اعلام کرد و پس از آن دیگر کسی حق نداشت در دربار او به زبانی غیر از پارسی سخن بگوید. او کوشش کرد خلافت عباسی را سرنگون کند و حتی تا نزدیکی بغداد نیز پیش رفت، ولی روزگار به او امان نداد و در ماه شوال ۲۶۵هـ. ق به بیماری قولنج مبتلا و در سرانجام در گندی شاپور درگذشت.
ساخت پل دوم یا پل سردار شهید قاسم سلیمانی که همچنان با نام پل جدید نیز شناخته میشود، در سال ۱۳۵۱ شمسی به جهت کم کردن بار تردد از پل باستانی دزفول و تسهیل عبور وسائل نقلیه سنگین از این منطقه، به دستور وزارت راه و شهرسازی کلید خورد. سازه این پل با طراحی و نظارت شرکت هگزا صورت گرفت و در سال ۱۳۵۵ شمسی به بهرهبرداری رسید. شرکت هگزا همچنین در ساخت پلهای سوم تا پنجم نیز همین نقش را داشته است.
ساختار این پل صندوقهای بتن پیش تنیده درجاریز با روش ساخت طرهای متعادل میباشد که در این نوع سازه، نخستین پل در کشور بوده است. طول پل حدود ۴۰۰ متر، عرض حدود ۲۱ متر و حداکثر طول دهانههای پل ۶۵ متر است.
مسیر ماشین رو پل ۴ لاین است و در هر طرف نیز یک مسیری برای عابران پیاده طراحی شده تا با عبور از روی پل، چشم انداز زیبایی از رودخانه دز را نیز تماشا کنند. اطراف پل در ساحل رودخانه بصورت پارک درآمده است که محلی برای استراحت و تفریح مردم است. می توان در این پارک ها قدم زد و خروش دز را دید که صدها سال است که به بخشی از هویت شهر دزفول درآمده است. در زیر پل، بقایایی از آسیاب های آبی دزفول نیز دیده می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
در آغاز سخن سالروز تولد عالم ربانی، فقیه مجاهد، مرجع تقلید کمنظیر، شیخ اعظم آیت الله العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری دزفولی را تبریک عرض می نمایم .
تاریخ و محل ولادت
ایشان در بیست و سوم اردیبهشت ماه 1179 شمسی در روز غدیر خم و در خاندان علم و اخلاق و فضیلت در دزفول به دنیا آمدند. پدر بزرگوارشان شیخ محمد امین انصاری و نسب شان هم به جابربن عبدالله انصاری که صحابی پاک نبی گرامی اسلام و راوی حدیث لوح بودند که تا دوران امام باقر علیه السلام را نیز درک کردند.
خانواده و نسب
از لحاظ خانوادگی مادر بزرگوار ایشان یک بانوی بسیار با تقوا و اهل تهجدی بودند که ظاهراً در رویایی صادقه، امام صادق علیه السلام به ایشان می فرمایند: که خداوند سبحان فرزندی فقیه به تو عنایت می کنند. مادرشان نقل می کنند که هر گاه می خواستند به ایشان شیر بدهند با وضو و طهارت این کار را انجام می دادند.
مرام و سلوک
شیخ اعظم از روح بسیار باصفایی برخوردار بودند، این عالم جلیل القدر بسیار مقید به آداب شرعی و مخصوصاً رعایت مستحبات بودند و در مداومت بر زیارت عاشورا و تهجد زبان زد بودند به نحوی که مرحوم میرزا سید علی شوشتری که در واقع وصی و استاد عرفان و اخلاق شیخ اعظم بودند و همچنین در فقه و اصول شاگرد شیخ انصاری بودند که بر جنازه شیخ اعظم هم نماز خواندند؛ از ایشان به عظمت یاد می کنند.
ایشان در مصرف وجوهات شرعی بسیار محتاط بودند فلذا از لحاظ مادی زندگی بسیار فقیرانه و ساده ای داشتند و در آن زمانی که طلبه ها در وضع نابسامانی بودند شیخ انصاری از بقیه طلاب هم زندگی نازل تر و زاهدانه تری را برای خود برگزیدند.
تواضع
ایشان وقتی به مرجعیت رسید و جناب صاحب جواهر او را به عنوان مرجعیت شیعه بعد از خود معرفی کردند، از پذیرش مرجعیت پرهیز کردند و حتی از دیگرانی مثل سعیدالعلمای مازندرانی دعوت کردند که ایشان مرجعیت را به دست بگیرند، اما ایشان نپذیرفتند و گفتند که من در آن زمان برتر بودم ولی الان شما تمحض در علم و دانش دارید و شما اعلم هستید.
درجات علمی و نبوغ
شیخ اعظم در حوزه فقه و اصول یک شخصیت واقعا کم نظیر و مبدع بودند که در هر دو حوزه معاملات و عبادات نوآوری داشتند بالاخص در حوزه معاملات ایشان کارهای کم نظیر انجام دادند که تا آن زمان ، هیچ کس اینگونه به مباحث مکاسب و بیع نپرداخته بود و دیگران بعد از شیخ هم از این مشرب در مکاسب تبعیت کرده اند. در مباحث اصولی هم در حوزه مباحث الفاظ شاگرد ایشان در مطارح الانظار درس های شیخ را تقریر کرده اند. در گذشته مرسوم بود که شاگردان یا امالی میکردند و یا تقریرات می نوشتند. فرق امالی وتقریرات در این است که امالی عین صحبت های استاد را تدوین میکردند اما در تقریرات محتوا و فحوای کلام استاد نوشته می شد. ایشان همچنین در مباحث مربوط به امارات و حجج و همچنین اصول عملیه و مبحث تعادل و تراجیح و تعارض ادله ابتکارات و نوآوری های خاصی داشتند. ایشان از حجیت قدر شروع و بعد از بحث ظن به بحث شک می پردازند که این ابتکار از صلابت و استحکام ویژه ای برخوردار بود و یا بحث تعادل و تراجیح و تعارض ادله – که مبحث حکومت و ورود را مطرح می کنند – نیز از ابتکارات شیخ اعظم است. بحث استصحاب که شامل استصحاب کلی قسم اول، دوم، سوم در بحث اصول عملی نیز از ابتکارات ایشان است.
شاید بتوان این ادعا را داشت که بعد از آقای وحید بهبهانی که در مقابل اخباری گری ایستاد؛ این شیخ انصاری بود که یک اصول متقن را تدوین کرد و جریان اخباری گری را به حاشیه راند. علت قدرت شیخ در اصول این بود که شیخ در فلسفه و کلام از اطلاعات خوبی برخوردار بودند . طبق مطلبی که مرحوم آیت الله العظمی بجنوردی از مرحوم حاج شیخ اسدالله زنجانی که از علمای کاظمین بودند و از شاگردان میرزای شیرازی از مرحوم مجدد شیرازی نقل میکنند که شیخ انصاری در سفری که به کاشان رفته بودند خدمت ملا احمد نراقی میرسند و از ایشان میخواهد که درس فلسفه را به ایشان بیاموزند که ملا احمد نراقی به خاطر گرفتاری هایش از این تدریس امتناع میکنند و شیخ را به شخصی معرفی میکنند تا نزد او فلسفه و حکمت و عرفان فرا بگیرد و این قضیه را جناب آیت الله سید احمد مددی از آقای بجنوردی در کتاب نگاهی به دریا در جلد اول نقل کرده است.
شیخ انصاری برای تحصیل معقول و حکمت به کاشان می رود تا در آنجا معقول و حکمت را فرا بگیرد یعنی در هر مکانی که بوده از استادانی بهره می برده تا بتواند علوم زمانه خود را فرا بگیرد و ابداعات و ابتکارات علمی را در فقه و اصول نشان بدهند.
وفات
این عالم ربانی این عارف فقیه مجاهد در شب ۱۸ جمادی آخر ۱۲۸۱ قمری به لقاءالله می پیوندد و جامعه ی شیعه از وجود پر برکتشان محروم می شود.
باید شیخ انصاری را به عنوان الگو در سبک زندگی خود مد نظر داشته باشیم.
همه ما از مکتب و مدرسه شیخ انصاری باید درس بگیریم. علما باید درس زهد و تواضع و نظریه پردازی را بیاموزند. طلاب ، درس همت و تلاش برای کسب دانش، معرفت و تهجد را یاد بگیرند و عامه مردم هم درس توجه به احکام شرعی، تقوا و رعایت حلال و حرام الهی را از ایشان فرا بگیرند.
ان شاالله همانطور که مزارشان مهمان مضجع شریف امیرالمومنین (ع) است، روح مطهرشان هم مهمان ارواح طیبه مطهره اهل بیت (ع) باشد و بر حوض کوثر در ضیافت علوی حضور داشته باشد و ما را نیز از دعای خیر فراموش نکنند و توجه ایشان برای رشد و تکامل معرفت و معنویت نصیب حال ما بشود.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
متن: حجت الاسلام خسروپناه
بافت تاریخی دزفول سرشار از دیدنی هاست. گذر تاریخی معزی در وسط بافت تاریخی و کنار خیابان شریعتی و پل جدید این شهر یکی از گذرهایی است که در سال های اخیر احیا شده .این فضای زیبای،از ترکیب آجر و درختان سبز کنار (سدر) ایجاد شده حس دلنشینی را برای عابران فراهم می آورد. وجود رواق ها، ساباط گوشه دزفولی ، بقعه آیت الله معزی ، کف پوش زیبای سنتی ،خانه تاریخی شایگان و منظره ی رود دز و پارک های ساحلی، این گذر محله ی قلعه را، به یکی از زیباترین قسمت های بافت تاریخی دزفول مبدل ساخته است. بافت تاریخی دزفول یکی از جاذبه های گردشگری مهم استان خوزستان و جنوب ایران به شمار می رود.
متن : محمد آذرکیش
پل سوم دزفول در سال ۱۳۷۵ بر روی رود دز احداث شد. این پل ادامه ی خیابان ۴۵متری فتح المبین را به غرب رود دز در شمال شهر وصل می نماید. طراحی و نظارت ساخت آن را مهندسین مشاور هگزا بر عهده داشتند و این پل مشابه پل دوم دزفول طراحی و ساخته شد. در کنار این پل سه اثر ثبت ملی شامل بقعه امام زاده رودبند، بقعه بابایوسف و منبع آب قدیم واقع شده است. منظره ی رود دز و علی کله از این پل بسیار دیدنی بوده و در آب و هوای مناسب شرایط ویژه ای برای عکاسی به وجود می آورد. این پل با نام پل مقاومت نیز نام گذاری شده است. پل سوم به خاطر ویژگی های مهندسی ساخت یکی از پل های مطرح کشور به شمار می رود.
متن: محمد آذرکیش
بقعه متبرکه علی مالک بارگاه منور و مطهر فرزندان مظلوم حضرت امیرالمؤمنین علی بنابیطالب(ع) به نام ابراهیم و عقیل(ع) است و در جنوب شهر دزفول در نزدیکی پل قدیم دزفول و در محلهای به همین نام واقع است.
حدود سالهای خلافت عثمان دو نفر از اولاد بلافصل علی بنابیطالب(ع) به اسامی ابراهیم و عقیل، برای ارشاد مردم و تبلیغ و ترویج دین اسلام، از مدینه به این منطقه آمدند و از طرف مردم مشتاق و خداجوی دزفول مورد استقبال زیاد قرار گرفتند، ولی از جائی که حکام جبار بنیامیه، همواره در تعقیب اولاد امام علی(ع) بودند، حدود سال ۴۰ هجری این دو جوان توسط یکی از مأموران اموی به نام سهور سلمی در همین محل فعلی بقعه ایشان تعقیب شده و به شهادت رسیدند و مردم اجساد مطهرشان را به خاک سپردند.
سالها بعد یکی از علما و سادات دزفول به نام آیتالله سیدمحمدرضا رضوی چند شب متوالی این دو شهید را در خواب میبیند که هر بار محل دفنشان را به آیتالله رضوی میگویند، به دستور ایشان کارگران محل مورد نظر را میکنند و مزار دو شهید را با دو سنگ نوشته ابراهیم و عقیل فرزندان امام علی(ع) پیدا میکنند و بقعه و بارگاه کنونی را بر روی مزار ایشان بنا میکنند.
یادآور میشود، بقعه متبرکه علی مالک در شهرستان دزفول، جنب پل قدیمی این شهرستان واقع شده است.
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)
صدای نامحرم رادیو عراق دیگر برای مردم دزفول تکراری بود :
«عراق ظرف 48 ساعت آینده اهداف تعیین شده در زیر را مورد هدف حملات موشکی خویش قرار خواهد داد» :
الف – دزفول
اگرچه شهرهای مورد هدف در الفبای ابجد عراق تغییر می کرد اما جایگاه الف همیشه مختص دزفول بود.
دزفول
پایتخت مقاومت ایران و به قول عراقی ها ( بلدالصواریخ – شهر موشک ها)
روزگاری پیکر استوارش از
176 موشک 6، 9 و 12 متری
2500 گلوله توپ
300 راکت
زخمی شد
و در طول 2700 روز مقاومت 2600 شهید تقدیم امام و انقلاب کرد و 19000 واحد مسکونی و اداری اش تخریب شد.
اما هنوز همچنان استوار اما مظلوم و گمنام جایگاه الف را در صبوری و مقاومت حفظ کرده است
علی موجودی
در بخش جنوبی ایران به دلایل وجود رودخانه های پرآب همواره نیاز به ایجاد پل وجود داشته است . دزفول به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران با قدمتی بیش از 5000 سال، دارای چند پل بسیار کهن از جمله پلی 1741 ساله، پل قدیم دزفول، میباشد. پل تاریخی دزفول روی رودخانه دز قرار گرفته و قدمت آن به دوره ساسانیان برمی گردد. جالب است بدانید که اصلا نام شهر دزفول از نام اصلی این پل یعنی «دژ پل» گرفته شده است. از این پل به عنوان قدیمی ترین پل جهان نام برده می شود که چیزی حدود ۱۸ قرن از ساخت آن می گذرد. این پل بند دارای ویژگی های منحصر به فردی از لحاظ سازه ای و معماری است. تمامی این ویژگی ها از جمله مصالح به کار برده شده، نحوه ساخت، مقاومت پایگاه ها و غیره از جمله دلایل پایداری پل تاکنون بوده است.