• 06142240866
  • msaneipour@chmail.ir
  • دزفول- خیابان آفرینش نبش خ شریعتی
  • 09106020528

DEZ LENZ

برای پاسداشت و حفظ هویت، اصالت، مذهب و فرهنگ دزفول

بقعه رودبند؛ شکوه کرامت و تاریخ بر فراز رود دز

  • ۵۱

بقعه رودبند؛ شکوه تاریخ و کرامت بر فراز رود دز

  • ۴۷

بقعه سلطان‌علی رودبند، از آثار تاریخی و مذهبی دزفول، بر فراز تپه‌ای در کنار رود خروشان دز قرار دارد. این بقعه یادگار دوره تیموریان است و معماری آن با گنبد مخروطی سفیدرنگ و نمای کاشی‌کاری شده، نمایانگر سبک جنوب ایران است. سلطان‌علی، که نسب او به امام موسی کاظم (ع) می‌رسد، در دعوت مردم به تشیع نقشی برجسته داشت. روایت‌ها حاکی از آن است که او با دعای خود، جریان خروشان رود دز را آرام کرد تا مردم بتوانند از آن بهره‌مند شوند و زندگی خود را سامان دهند. این کرامت باعث شد که به "رودبند" شهرت یابد​

 

رودخانه دز، که آرام از کنار این بقعه جریان دارد، حس زیبایی و آرامش را به این مکان می‌بخشد. نمای هوایی از بقعه و رودخانه، ترکیبی جذاب از تاریخ و طبیعت را به تصویر می‌کشد. این محل امروز نه تنها مقصد زائران مذهبی است، بلکه گردشگران و علاقه‌مندان به تاریخ نیز از آن بازدید می‌کنند. هرساله در صبح عاشورا، این بقعه میزبان عزاداران حسینی است که از سراسر دزفول به این مکان می‌آیند​

برای دریافت عکس با کیفیت، عکس بالا را لمس کنید

سرزمین مقدس

  • ۵۷

 

بافت قدیمی دزفول، گنجینه‌ای از تاریخ و فرهنگ غنی ایران است که هویت، تاریخ  و حماسه های مردم این سرزمین را روایت می‌کند

این کوچه‌ها یادآور دلاوری‌ها، فداکاری‌ها و شهادت مردان و زنان بزرگی است که با جانفشانی از دین، میهن و ناموس خود دفاع کردند.

دزفول به عنوان یکی از شهرهای عالم پرور ایران، میزبان عالمان و مراجع بزرگی بوده است. این عالمان با علم و بصیرت خود، چراغ راه مردم بودند؛  آرامگاه‌های آنان در دل مساجد و کوچه‌های قدیمی دزفول، هنوز هم زیارتگاه بسیاری از مردم این شهر می‌باشد.

 

علاوه بر این، کوچه پس کوچه های قدیمی دزفول سالهای سال در عزاداری اهل بیت (ع) سیاهپوش شده‌اند و میزبان روضه و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین بوده اند.
 

 

 

خیابان ساحلی (2)

  • ۱۰۲

 

شرح انتصاب ملا محمدعلی جولای دزفولی به مقام سربازی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)

  • ۴۶۴

دزفول افرادی چون ستارگان تابان داشته ، مردانی عارف و مقدس و زاهد متقّی مانند سید کاشف و مولا علیخان قاری و حاج شیخ سلیمان و سید محمد علی نجفی و   محمد علی جولا و مانند اینان هم تربیت کرده است .

شما اگر در این مطلبی که از نظرتان می‏گذرد دقت و تأملی فرمائید به بلندی و علّو درجه‏ ی ملا محمد علی جولای دزفولی پی‏خواهید برد . او داستانی دارد که در بیست و چهار سال قبل ، در دزفول از ثقاب یدانشمندان آن شهر شنیده‏ام و بعد در کتاب « الشمس الطالعه » و کتاب شرح زندگی« شیخ انصاری » دیده‏ ام ، آنها نقل می‏کرده ‏اند : آقای حاج  « محمد حسین تبریزی » که از تجّار محترم تبریز بوده و فرزندی نداشته و آنچه از وسایل مادّی از قبیل دارو و دوا برایش ممکن بوده استفاده کرده و بازهم دارای فرزندی نشده می‏گوید : من به نجف اشرف مشرّف شدم و برای قضاء حاجتم به مسجد سهله رفتم و متوسل به « امام زمان » علیه السلام گردیدم ، شب در عالم مکاشفه دیدم، که آقای بزرگواری به من فرمودند :

برو دزفول نزد « محمدعلی جولاگر » ( بافنده) تا حاجتت برآورده شود . من به دزفول رفتم و از آدرس آن شخص تحقیق کردم ، به من او را نشان دادند وقتی او را دیدم ، از او خوشم آمد زیرا او مرد فقیر روشن ضمیری بود ، مغازه‏ی کوچکی داشت و مشغول کرباس بافی بود. به او سلام کردم ، او گفت : علیک السّلام آقای حاج محمدحسین حاجتت برآورده شد ، من از آنکه هم اسم مرا می‏دانست و هم گفت : حاجتت برآورده شده تعجب کردم و از او تقاضا نمودم ، که شب را خدمتش بمانم.

گفت : مانعی ندارد .

من وارد دکان کوچک او شدم ، موقع مغرب ، اذان گفت و نماز مغرب و عشا را با هم خواندیم ، مختصری که از شب گذشت ، سفره‏ای را پهن کرد، مقداری نان جو در آن سفره بود و مقداری هم ماست آورد ، با هم شام خوردیم .

من و او همانجا خوابیدیم ، صبح برخاست و نماز صبح را خواندیم و مختصری تعقیب خواند و دوباره مشغول کرباس بافی خود شد .

به او گفتم : من که خدمت شما رسیده‏ام دو مقصد داشتم یکی را فرمودید که برآورده شد ، دومی این است که شما چه عملی انجام داده‏اید ، که به این مقام رسیده‏اید؟

« امام (علیه السلام) » مرا به شما حواله می‏دهد !!

از اسم و لقب من اطّلاع دارید !!

گفت : ای‌ آقا ، این چه سؤالی است که می‏کنی؟! حاجتت برآورده شده ، راهت را بگیر و برو.

گفتم : من میهمان شمایم و باید میهمان را اکرام کنی ، من تقاضایم این است که شرح حال خودت را برایم بگویی و بدان تا آن را نگویی نخواهم رفت.

گفت : من در همین محل مشغول همین کسب بودم ، در مقابل این دکان یک نفر از اعضای دولت بود ، او بسیار مرد ستمگری بود .

سربازی از او و خانه اش نگهداری می‌کرد ، یک روز آن سرباز نزد من آمد و گفت : شما برای خودتان از کجا غذا تهیه می‌کنید؟

من به او گفتم : سالی صد من جو و گندم می‌‌خرم ، آرد می‌کنم ، و نان می‌پزم و می‌خورم ، زن و فرزندی هم ندارم .

گفت : من در اینجا مستحفظم و دوست ندارم ، از غذای این ظالم که حرام است بخورم ، اگر برای تو مانعی ندارد صد من جو هم برای من تهیه کن و روزی دو قرص نان برای من درست کن ، متشکر خواهم بود.

من قبول کردم و هر روز دو عدد نان خود را از من می‌گرفت  و می‌رفت ، یک روز که نان را تهیه کرده بودم و منتظرش بودم از موعد مقرر گذشت ولی او نیامد . رفتم و از احوالش جویا شدم . گفتند : مریض است ! به عیادتش رفتم، از او خواستم اجازه دهد ، برایش طبیب ببرم . گفت : لازم نیست من باید  امشب بمیرم نصفه های شب وقتی من مُردم کسی می‌آید و به تو خبر مرگم را می‌دهد ، تو بیا اینجا و هر چه به تو دستور دادند عمل کن و بقیه آرد هم مال تو باشد ، من خواستم شب در کنارش بمانم ، به من اجازه نداد ، من به دکان آمدم .

 نصفه های شب متوجه شدم ، که کسی در دکانم را می‌زند و می‌گوید : محمد علی بیا بیرون ، من بیرون آمدم ، مردی را دیدم که او را نمی‌شناختم ، با هم به مسجد رفتیم دیدم ، آن سرباز از دنیا رفته و جنازه ‌اش آنجا است دو نفر کنار جنازه‌اش ایستاده‌اند.

به من گفتند : بیا کمک کن ، تا جنازه او را به طرف رودخانه ببریم و غسل دهیم . بالاخره او را به کنار رودخانه بردیم و غسل دادیم و کفن کردیم و نماز بر او گذاردیم و آوردیم کنار مسجد دفن کردیم .

سپس من به دکان برگشتم . چند شب بعد ، باز در دکان را زدند ، من از دکان بیرون آمدم دیدم ، یک نفر آمده و می‌گوید : آقا تو را می‌خواهند با من بیا تا به خدمتش برسیم ! من اطاعت کردم و با او رفتم ، به بیابانی رسیدیم که فوق العاده روشن بود مثل شبهای چهاردهم ماه با اینکه آخر ماه بود و من از این جهت تعجب می‌کردم . پس از چند لحظه ، به صحرای لور (که شمال دزفول واقع شده) رسیدیم ، از دور چند نفر را دیدم که دور هم نشسته‌اند و یک نفر هم خدمت آنها ایستاده است ، در میان آنهایی که نشسته بودند یک نفر خیلی با عظمت بود ، من دانستم که او حضرت « صاحب الزمان(عج) » است ترس و هول عجیبی مرا گرفته بود و بدنم می‌لرزید . مردی که به دنبال من آمده بود ، گفت : قدری جلوتر برو ، من جلوتر رفتم و بعد ایستادم . آن کس که خدمت آقایان ایستاده بود ، به من گفت جلوتر بیا نترس من باز مقداری جلوتر رفتم .

حضرت « بقیه الله  (عجل الله تعالی فرجه الشریف) » به یکی از آن افراد فرمودند : منصب سرباز را به خاطر خدمتی که به شیعه‏ی ما کرده به او بده .

عرض کردم : من کاسب و بافنده‏ام چگونه می‏توانم سرباز باشم (خیال می‏کردم مرا به جای سرباز مرحوم می‏خواهند نگهبان منزل آن مرد کنند )

آقا با تبسّمی فرمودند : ما می‏خواهیم منصب او را به تو بدهیم ، من هم باز حرف خودم را تکرار کردم .

باز فرمودند : ما می‏خواهیم مقام سرباز مرحوم را به تو بدهیم نه آنکه سرباز باشی برو و تو به جای او خواهی بود.

من تنها برگشتم ، ولی در مراجعت هوا خیلی تاریک بود و بحمدالله از آن شب تا به حال دستورات مولایم حضرت « صاحب الزمان(عج) » به من می‏رسد و با آن حضرت ارتباط دارم که منجمله همین جریان تو بود که به من گفته بودند1 .

                             

  1 . تشرف ملا محمد علی جولای دزفولی در کتاب های زیر نقل شده است :

کتاب شخصیت شیخ انصاری تألیف آیت الله حاج شیخ مرتضی انصاری نوادة  شیخ اعظم از صفحة 52 الی 55

کتاب ملاقات با امام زمان (عج) تألیف حاج سیّد حسن ابطحی ، صفحه 275 تا 280

کتاب برکات حضرت ولی عصر (عج)- تألیف آقای سید جواد معلم

 

یادمان شهدایگمنام باغ موزه دفاع مقدس دزفول

  • ۱۵۴

دریاچه شهیون

  • ۱۷۶

دریاچه شهیون یا دریاچه سد دز در شمال شرقی و قسمت هایی از شمال شهرستان دزفول و در استان خوزستان واقع است. این دریاچه پشت کوه‌های منطقه شاداب دزفول قرار دارد. وسعت این دریاچه در شرایط پرآبی و کم‌آبی کمی متفاوت است و در حالت کلی در حدود ۶٬۰۰۰ هکتار است. عمق دریاچه نیز در ژرف‌ترین مکان به ۵۰ متر می‌رسد. منشا آب این دریاچه از ارتفاعات شهرهای اراک و الیگودرز است و پس از عبور از رشته کوه‌های زاگرس و دریافت ریز آبه‌های فراوان وارد این دریاچه می‌شود. در این دریاچه تعدادی جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که انبوهی از درختان کُنار و بادام کوهی در آن‌ها رشد کرده است.

 

نمای شب پل جدید

  • ۱۸۲

 

 

نمای شب خط ساحلی دز

  • ۱۸۹

رودخانه دز، رودخانه‌ای طولانی است که از رشته‌کوه‌های زاگرس سرچشمه می‌گیرد. این رودخانه در مسیر خود از استان خوزستان و شهر دزفول می‌گذرد. جالب است بدانید که این رودخانه در طول تاریخ و در کتب مختلف با نام‌های گوناگونی یاد شده است. اول از همه باید بدانیم که دز در فرهنگ لغت فارسی، معرّب کلمه دژ است که به معنی قلعه و حصار است. برخی بر این عقیده‌اند که خود نام دزفول، عربی شده کلمه دژپل است. از طرفی دیگر باستان‌شناسان فرانسوی، این رود را به‌عنوان رود کوپراتس در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند؛ در حالی که باستان‌شناسان مسلمان این رود را رود جندی شاپور، آب جندی شاپور یا آب دز می‌نامند. گذشته از فراز و نشیب‌هایی که در تاریخ برای نام این رودخانه اتفاق افتاده است،‌ هم‌اکنون ما آن را به‌عنوان رودخانه دز می‌شناسیم. این رودخانه بعد از گذشتن از این مسیر طولانی در نهایت به رود کارون می‌پیوندد.رودخانه‌ای با این عظمت و این مسیر طولانی پتانسیل این را دارد که روی آن چندین سد ساخته شود. بر روی رودخانه دز چندین سد بزرگ ساخته شده است یا در حال ساخت است. بزرگ‌ترین آن‌ها، سد دز است. ساخت این سد در سال ۱۳۳۸ و توسط ایتالیایی‌ها آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۴۱ به اتمام رسید. این سد، در زمان ساخت خودش، ششمین سد بزرگ جهان بود.

 

پلا بچیلون

  • ۲۳۴

پلا بچیلون دزفول، بنایی قاجاری است که با توجه به اختلاف سطح محله های لوریان و مقدمیان با رودخانه جهت سهولت دسترسی اهالی به ساحل احداث شده و همچنان نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این پله های تاریخی در بهمن سال 88 با شماره 29178 در زمره آثار ملی میراث فرهنگی به ثبت رسید. پلا بچیلون دزفول در خیابان کرانه واقع شده و از نظر موقعیت جغرافیایی در نزدیکی مراکز مهمی مانند خانه تیزنو و بازار کهنه و همچنین رستوران ساحلی سنتی بمب ویچ، خانه تاریخی صنیعی، زیارتگاه سید محمد موسی الکاظم و مسجد مقداد قرار گرفته است. میتوان پلا بچیلون را دروازه غربی ورود به مجموعه ابنیه تاریخی محله لوریان نامید.

با احیای بنای تاریخی پلا بچیلون دزفول، مسیر دسترسی به این سایت باارزش و تاریخی و همچنین ورود به یکی از مهمترین مسیرهای گردشگری بافت کهن دزفول شامل گذرهای مهراس، سیوند، هفت پر، صوبیون و سراب تسهیل می یابد. مجموعه تاریخی پلا بچیلون دزفول یکی از آثار شاخص و قدیمی این شهر بوده که ارتفاعات شهر را به رودخانه دز وصل می کند. در پی بارندگی های دی 1401 خانه تاریخی مجبول در شهرستان دزفول به علت قدمت ساخت و سست بودن سازه دچار فرسایش شده و بطور کامل فروریخت. ریزش کامل این سازه، مسیر پلا بچیلون را مسدود و مشکلاتی را برای اهالی ایجاد کرد.

 

 

تماس با ما

برای ارتباط با ما می توانید همه روزه از ساعت 10 صبح تا 10 شب از طریق شماره تماس های زیر استفاده نمایید.

  • 09106020528
  • msaneipour@chmail.ir
  • دزفول- خیابان آفرینش نبش خ شریعتی
  • 09106020528